مقدمه
شاید برای شما هم جالب باشه رویکرد مختلف آدم ها به بازی. تفاوتها و شباهتهاشون در بازیهای مورد علاقه و در رفتارهایی که در زمان بازی از خودشون نشون میدن، سوای از تقسیمبندی بر اساس میزان زمانی که برای بازی صرف میکنن، از زاویه دید روانشناسانه و شخصیتشناسی هم میشه به موضوع نگریست. شاید حتی تستهایی باشن که به شما بگن چه نوع گیمری هستید؛ هرچند مثل بقیه تقسیم بندیهای شخصیت، تیپ یا تیپهای غالب مطرحه و هر کدوم از ما تو شرایط مختلف ممکنه رفتارهایی منطبق با خیلی از تیپها رو نشون بدیم. با پاژیک همراه باشید.
هدف اینه که با چند تا از این تقسیم بندیها که تو سایتهای مختلف معرفی شدن آشنا بشیم. مسلماْ این دستهبندیها محدود به این چند سایت نیست و میتونید نمونههای بیشتری پیدا کنید. احتمالاْ هیچ کدومشون جامع نیستن و مسلماْ همیشه همپوشانی وجود داره، ولی شاید به طور کلی بشه سه تا رویکرد به این موضوع رو شناسایی کرد.
رویکرد اول
ویژگی اصلی این رویکرد در کم و بیش عمومی بودن اونها است. به این معنی که بر خلاف دو رویکرد دیگه، در هیچ کدوم از دو منظر بازی و روانشناسی عمیق نمی شن. یک مشخصه بارز رویکرد اول نامگذاری تیپ ها است که معمولاْ محتواشون قابل حدسه و این که از چاشنی طنز بیشتری برخور هستند. در این قسمت نمونه ای از این رویکرد (که ترجمه ای است همراه با دخل و تصرف از اینجا) رو آوردیم؛ هرچند می شه این لیست رو با تیپ هایی مثل بلندگو، قانونچی باشی، پایه بساط، ضدحال و لاک پشت (از اینجا) یا آقای جدی، کهنه کار، پرچونه، چرب زبون، قمپزالسلطنه و … (از اینجا) مقایسه و کامل تر کرد.
استراتژیست بزرگ، تاکتیکچین خبره، اعجوبه نبرد. اینها واژگانی هستن که برای توصیف آلفاگیمر به کار میرفتن اگر تو زندگی واقعاْ پشتکار به خرج میداد. متأسفانه حالا تنها خروجی این استعداد واقعی علیه شمای نگون بخته. وقتی شما دارید بدون هدف خاصی گپ میزنید، اون داره میپاد که چیزی درز کنه. وقتی شما تو دستشویی هستید، اون داره شبیه قحطیزدهها دفترچه راهنمای بازی رو میبلعه. وقتی اون میبره، از نبوغ ایشون بوده. زمانی شما میبرید، به خاطر اینه که “این بازی مزخرفه.“
آخ جون! رفیقام اینجان! دوس جونام! چی شده، نوبت منه؟ خب من میرم اینجا. نمیشه برم اینجا؟ خب اونجا چی؟ میتونم برم اونجا. اوه، کامبیز عصبانی به نظر میاد. به جاش میرم اینجا. خب، حالا همه گیج شدن. ولی بیخیال بر و بچز!
نگاشون کنید، اصلا حواسشون به بازی نیست و تو فاز همن، وقتی خیر سرمون میخوایم نامه رو به دست گیلاس برسونیم. ولی خوشبختانه تهدیدی به حساب نمیآن چون روحیه رقابتیشون تحت تاثیر هورمونهاشون قرار گرفته.
خبر نداشتید که دوباره با هم آشتی کردن؟ حالا شما با یه بشکه باروت طرفید. این اولین بار تو این چند هفته است که این دو نفر بدون حضور نوشیدنی (آب پرتقال!) ارزون و آیپد دارن با هم تعامل میکنن. قراره بشقابها بشکنه، اشک جاری بشه و جو حسابی سنگین بشه. بیخیال بازیهای جدی بشید و جرات یا حقیقت بازی کنید. به جان خودم که امشب از “گیم آف ترونز” جذابتر میشه.
بعضیا واسه لذت پیروزی بازی میکنن، یه عده برای محک زدن مهارتهاشون. آشپزباشی فقط دنبال یه بهانه است تا نشون بده جدیدا چی از سامان گلریز یاد گرفته. فرمانده تنقلات، هم زمان با سرک کشیدن به قابلمهها، همچنان در بازی هم حضور داره، فقط شما باید چند دور به جاش بازی کنید تا وقتی ترشیش عمل بیاد. از طرفی یه کم آزاردهنده است، از طرفی خداییش این بهترین دیزیه که تو عمرتون خوردید.
این دیگه از کجا اومد؟ مثل یه جور تکنیک عجیب نینجا، ایشون قدرت واقعیشون رو تا لحظه ضربه نهایی پنهان کرده بودن. خیلی مودب و معصوم، حالا هفت ساعت از شب گذشته و کاشف به عمل اومده ایشون نه تنها قابلیت بالایی در انتقال مفاهیم در “استوژیت” دارن، بلکه حس شوخطبعیشون در “پی شوم” بیبدیله، و از طرفی میتونن کل “جنگا” رو با چشم بسته بسازن بره بالا… البته با دست چپ! توصیه میشه با بقیه مهمونا دست به یکی کنید و دخل ایشون رو بیارید قبل از این که شغلتون رو از چنگتون در بیارن یا تبدیل به رقیب عشقیتون بشن!
مقاله حاضر و تصویرسازی آن برگرفته است از مقاله The 6 Types of Board Gamers که در این پیوند می توانید ملاحظه کنید.