در Mortal Kombat 11، تیم سازنده تصمیم به شروع دوبارهای از داستان مجموعه Mortal Kombat گرفته است. این داستان، که از نسخه اول بازی Mortal Kombat الهام گرفته شده است، با تغییرات زیادی در پیش زمینه داستانی روبرو شده است. این تغییرات باعث شده تا داستان این بازی به عنوان یک نقطه شروع مناسب برای کسانی که با این مجموعه آشنا نیستند، تلقی شود، همچنین به عنوان ادامهای برای نسخههای قبلی شناخته میشود. در طول داستان، اشارههای زیادی به اتفاقات قسمت یازدهم نیز وجود دارد، که این بازی را به یک تجربه جذاب برای طرفداران میتواند تبدیل کند.
در این حالت جدید داستانی از دنیای Mortal Kombat، پس از شکست Kronika و تغییراتی که لو کانگ ایجاد کرده است، به وجود آمده است. لو کانگ به عنوان Keeper of Time، قدرتی بینظیر برای تغییر تاریخ و شروع دوباره دنیا را به دست آورده است. او تصمیم دارد تا یک دنیای جدید را با شرایطی صلحآمیز برای همه موجودات ایجاد کند، اما تنها او قادر است تا این شروع را آغاز کند و بعد از آن، ادامه زندگی در این دنیای جدید به عهده سایر افراد خواهد بود.
در این دنیای جدید، ما با شخصیتی جدید به نام شنگ سونگ آشنا میشویم. او یک جادوگر است اما قدرت جادوییاش به سطح بسیار پایینی رسیده و اکسیرهای تقلبی را میفروشد. اما مردم به زودی به دروغهای او پی میبرند و او را از جامعه رانده میکنند. در همان زمان، شنگ سونگ با یک شخصیت مرموز ملاقات میکند که شبیه به Kronika است. این شخصیت پیشنهاد جذابی برای شنگ سونگ دارد: تبدیل شدن به یک جادوگر که نقش آن در جهان تنها به فروش اکسیر نمیپردازد، بلکه قدرت و تأثیر بیشتری خواهد داشت.
در این قسمت از داستان، ما با دو شخصیت معروف، کونگ لائو و ریدن، در Earthrealm روبرو میشویم که دیگر به عنوان Elder God و محافظ Earthrealm شناخته نمیشوند و زندگی عادیای را دنبال میکنند. آنها به رستوران Madam Bo میروند و در آنجا با شخصیتهای دیگری از جمله اسموک و اعضای کلن لین کوئی روبرو میشوند. هنگامی که اسموک و مادام بو درگیر میشوند، کونگ لائو و ریدن نیز درگیری را توجه میکنند و وارد ماجرا میشوند تا با اسموک و اعضای لین کوئی مقابله کنند. در نهایت، آنها حریفان خود را شکست میدهند، اما لو کانگ به آنها میپیوندد، که از این پس به عنوان خدای آتش و محافظ Earthrealm شناخته میشود.
لو کانگ به کونگ لائو و ریدن توضیح میدهد که مدتهاست مادام بو از سوی او آموزش دیدهاند و این مبارزه تنها یک آزمون بوده تا آنها ببینند آیا توانایی حضور در میان قهرمانان Earthrealm را دارند یا خیر. اما به رغم اینکه لو کانگ این دنیای جدید و Realmهای مختلف را از نو طراحی کرده، او به دنبال ایجاد تعادل میان آنها است و برگزاری تورنومنتی هر قرن یکبار بین Earthrealm و Outworld را معرفی میکند تا قدرت هر یک از Realmها را به نمایش بگذارد. این تورنومنت باعث میشود که دستافرادی که به دنبال شروع جنگ هستند، از رویکرد خود عقبنشینی کنند، و در نهایت، این دو دنیا در صلح به سر ببرند.
در این قسمت از داستان، ما با معرفی شخصیت جانی کیج، بازیگر مشهور مجموعه Mortal Kombat، که اینبار در نقشی شبیه به ایندیانا جونز است، روبرو میشویم. جانی کیج به عنوان یک ستاره رو به افول شناخته میشود و در حال حاضر در حال ایفای نقش در یک فیلم ماجراجویی است. در این میان، Kenshi به دنبال او میآید و برای به دست آوردن شمشیر Sento که متعلق به کلن اوست، جانی را به مبارزه دعوت میکند.
بعد از شکست Kenshi در مقابل جانی کیج، نوبت به لو کانگ، ساب زیرو و اسکورپین میرسد تا در خانه بازیگر مشهور سینما حاضر شوند. لو کانگ سپس از جانی کیج و Kenshi دعوت میکند تا به دیگر قهرمانهای EarthRealm بپیوندند و به تمرینات خود ادامه دهند. در ادامه، آنها به Outworld میروند و با دخترهای امپراطور سیندل، یعنی کیتانا و ملینا ملاقات میکنند.
در حضور این دو دختر امپراطور سیندل، لو کانگ ریدن را به عنوان قهرمان اصلی EarthRealm معرفی میکند. سپس، قهرمانهای EarthRealm به کاخ ملکه سیندل میروند و در آنجا با ژنرال شائو روبرو میشوند. ملکه سیندل هم با معرفی Li Mei به عنوان اولین مبارز در مقابل ریدن، تلاش میکند تا این مبارزه را برگزار کند، اما ریدن با پیروزی آسان در این مبارزه مواجه میشود.
در مرحله بعد، ژنرال شائو Reiko را به عنوان دستیارش در برابر ریدن معرفی میکند، اما ریدن نیز به راحتی او را شکست میدهد. در پایان، ملکه سیندل تصمیم میگیرد تورنومنت را به روز آینده موکول کند.
در جریان شب، ژنرال شائو به دیدار ملکه سیندل میرود و از او میخواهد تصمیمی برای جلوگیری از تبدیل پیشگوییهای جادوگر بگیرد که به غلبه لو کانگ بر Outworld اشاره دارند. اما سیندل به شائو توضیح میدهد که هیچ نشانهای مبنی بر اینکه لو کانگ در اسارت آنها است وجود ندارد.
در حالی که این دو با هم صحبت میکنند، کیتانا و ملینا نیز حاضر هستند. ملینا از لحاظ فیزیکی در بهترین حالت خود نیست و به نظر مسموم شده است. سیندل به دلیل این وضعیت، تصمیم میگیرد که کیتانا را به عنوان جایگزین ملینا در مبارزات بعدی انتخاب کند. این مسئله باعث ناراحتی ملینا میشود، زیرا او جایگاه خود به عنوان جانشین ملکه سیندل را در خطر میبیند.
ریدن بعد از شکست چندین حریف دیگر، به دو مبارزه نهایی میرسد. در ابتدا او باید در مقابل کیتانا قرار بگیرد، که از سوی سیندل جایگزین ملینا شده است. هرچند لو کانگ سعی دارد از انجام این مبارزه جلوگیری کند، اما ریدن موفق به شکست کیتانا میشود.
در مبارزه آخر، ریدن در برابر ژنرال شائو قرار میگیرد و در این مبارزه موفق به شکست او میشود. سیندل در نهایت EarthRealm را به عنوان پیروز این دوره از تورنومنت معرفی میکند.
پیش از بازگشت به EarthRealm، گیرس به دیدار لو کانگ میرود و در نقش محافظ ساعت شنی به کار خود ادامه میدهد، وظیفه Keeper of Time را از دوش لو کانگ برداشته است. او به لو کانگ توضیح میدهد که با تغییر تاریخ، سرنوشت برخی از افراد را تغییر داده و آنها را به چیزی که در گذشته تجربه کردهاند، بازنگری کرده است. در اینجا یکی از این افراد، شنگ سونگ، قصد دارد تا سرنوشت خود را تغییر دهد و از زندگی بیمعنیاش فرار کند.
لو کانگ، علیرغم عدم دیدن نشانهای از شنگ سونگ در جریان تورنومنت، تصمیم به بررسی بیشتر این موضوع میگیرد. به همین منظور، او یک طلسم را به دست کنشی، کونگ لائو، و جانی کیج میدهد تا با استفاده از آن به دنبال شنگ سونگ بروند.
این گروه به محلی میرسند که شنگ سونگ در آنجا به همراه تارکاتانها مشغول جمعآوری مغز از بدن نژادی است که به عنوان تارکاتان شناخته میشوند. در طول درگیری بین تارکاتانها و نیروهای شنگ سونگ، شنگ سونگ با تغییر چهره از میدان مبارزه فرار میکند.
کنشی و دیگر مبارزان EarthRealm حالا باید در مقابل باراکا و تارکاتانها قرار بگیرند. کنشی بیان میکند که آنها با شنگ سونگ همکاری ندارند و قصد داشتند او را دستگیر کرده و در مقابل لو کانگ قرار دهند. از طرف دیگر، آشکار میشود که تارکاتانها قربانی بیماری به نام تارکات هستند که از طریق تماس فیزیکی منتقل میشود و بعد از مدتی قربانیها را به موجوداتی خونخوار تبدیل میکند.
باراکا، که سالها پیش تاجری ثروتمند بود، اکنون از جامعه طرد شده است و این گروه از دیگر قربانیها را شکل داده است. او موافقت میکند که قهرمانان EarthRealm را به سمت آزمایشگاه شنگ سونگ هدایت کند تا نشانهای از او پیدا کنند.
باراکا، که سالها پیش تاجری ثروتمند بود، اکنون از جامعه طرد شده است و این گروه از دیگر قربانیها را شکل داده است. او موافقت میکند که قهرمانان EarthRealm را به سمت آزمایشگاه شنگ سونگ هدایت کند تا نشانهای از او پیدا کنند.
با ورود به آزمایشگاه، قهرمانان EarthRealm متوجه میشوند که شنگ سونگ قصد دارد ترکیبی جدید از مغز استخوانهای تارکاتانها را به ملینا تزریق کند. آنها با Rain و تانیا درگیر میشوند و آن دو را شکست میدهند، اما متوجه میشوند که واقعیت این است که شنگ سونگ قصد داشته است تا از تبدیل شدن ملینا به تارکاتان جلوگیری کند. با وقوع این اتفاق، درمان ملینا متوقف میشود و بیماری بر بدنش غلبه میکند.
در لحظهای که به نظر میرسد ملینا متوقف شده، او به طور ناگهانی به کنشی حمله میکند و چشمهایش را کور میکند. با این حال، شنگ سونگ نهایتا موفق میشود تا ملینا را تزریق کند و در نهایت با رسیدن کیتانا، ژنرال شائو و گورو، آنها را اطلاع میدهد که این افراد قصد داشتند تا درمان ملینا را متوقف کنند.
گورو آنها را دستگیر کرده و به زندانی در زیر آزمایشگاه شنگ سونگ منتقل میکند، که این بهانهای مناسب برای شروع جنگ با EarthRealm به شمار میآید.
در همین حال، یک پورتال باز میشود و کوانچی معرفی میشود، جادوگری که شائو به پیشبینی آن در گذشته اشاره کرده بود. آنها هر دو برای یک نفر کار میکنند و قصد دارند با شروع جنگ، شرایط را برای تصرف هر دو Realm مهیا کنند.
پس از زندانی شدن قهرمانان EarthRealm و تحت نظر قرار گرفتن توسط Reptile که خانوادهاش را به گروگان گرفته، متوجه میشوند که شنگ سانک رپتایل را درگیر نقشه خود کرده تا قابلیت تغییر ظاهرش را به دست آورد.
پس از درگیری میان تارکاتها و قهرمانان EarthRealm، شنگ سونگ به زندان باز میگردد و مشخص میشود که خانواده رپتایل را کشته است. با این حال، قبل از فرار از زندان، او گازی کشنده را در محیط پخش میکند اما با کمک باراکا، قهرمانان موفق به فرار میشوند.
در مسیر بازگشت، آنها توسط آشرا متوقف شده و مجبور به درگیری با او میشوند. آشرا از NetherRealm به Outworld رسیده و حالا قصد دارد از کوانچی فاصله بگیرد. پس از درگیری با آشرا، قهرمانان موفق به شکست ارمک میشوند و به دستگاهی که برای دزدیدن ارواح استفاده میشود میروند. در آخرین لحظه، یکی از روحها که آزاد شده، به سراغ کوانچی میرود و او را متوقف میکند. در این حال، آشرا میخواهد کوانچی را بکشد اما توسط کنشی متوقف میشود و او را زنده نگه میدارد.
لو کانگ میتواند با پرسش از کوانچی به موقعیت شنگ سونگ دست پیدا کند و به همین خاطر تصمیم میگیرند کوانچی را زنده نگه دارند.
در جایی دیگر، ما شاهد ملاقات بین شنگ سونگ و کرونیکا هستیم، جایی که شنگ سونگ توضیح میدهد که کوانچی در حال آزمایشهای اولیه برای دستگاهش است و با جمعآوری مقدار مورد نیازی از روحها، میتوانند ارتشی را آماده کنند که تحت فرمان کرونیکا قرار بگیرد. همچنین، یک نقشه در حال پیگیری است که اعضای کلن لین کوئی را به خیانت در برابر لو کانگ واداشته و…
در حالی که در Outworld جشنی برگزار میشود و قهرمانان EarthRealm قصد دارند با کمک کوانچی از میان مردمان آن عبور کنند، رپتایل وظیفه گمراه کردن نگهبانها را بر عهده میگیرد. اما در نهایت به درگیری با لی می و ریکو میافتد. از سوی دیگر، او با کیتانا و تانیا مبارزه میکند و همچنین در مقابل ژنرال شائو و دیگران قرار میگیرد تا به کوانچی فرصت فرار دهد. با این حال، آنها شائو را شکست میدهند و به EarthRealm باز میگردند.
و کانگ با بررسی نشانههای مختلف، متوجه میشود که شنگ سونگ و کوانچی دست در کار دارند تا آنها را به خط زمانی ای بازگردانند که او قبلاً دیده بود. او مشکوک به کرونیکا است اما گیرس توضیح میدهد که تایتانها پس از نابودی به زندگی بازنمیگردند.
اعضای کلن لین کوئی به لو کانگ میپیوندند و وظیفه پیدا کردن شنگ سونگ را به عهده میگیرند.
سابزیرو، اسکورپین و اسموک به قلعه شنگ سونگ نفوذ میکنند و در مسیر خود با مبارزات دیگری مانند نیتارا و ارمک مواجه میشوند. آنها دستگاههای دیگری را پیدا میکنند که برای دزدین ارواح توسط کوانچی ساخته شدهاند. سابزیرو و اسکورپین بعد از پیدا کردن شنگ سونگ و کوانچی، آنها را شکست میدهند. اما در لحظهای که به نظر میرسد کار تمام شده، ژنرال شائو وارد میشود و آنها را دستگیر میکند.
شنگ سونگ سابزیرو را به گروگان میگیرد و برای او پیشنهاد وسوسه کنندهای دارد.
در حالی که اسکورپین خودش را از خیانت برادرش آزاد میکند و با ژنرال شائو، سابزیرو و شنگ سونگ درگیر میشود و آنها را شکست میدهد، اسکورپین تصمیم میگیرد از کلن لین کوئی جدا شود و به دنبال مسیر جدیدی برای محافظت از EarthRealm بگردد.
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
این داستان غنی از اتفاقات و شخصیتهای پیچیده است که در مبارزه بین خیر و شر، قدرتمندترین افراد دنیای خود را میآورند. از لو کانگ به عنوان Keeper of Time که در پی ساخت و نابودی خطوط زمانی است، تا شنگ سونگ که با استفاده از موانع و حیلهها سعی در تسلط بر دنیای خود دارد، هر شخصیتی نقش مهمی در داستان دارد.
در نهایت، مبارزهای که میان لو کانگ و شنگ سونگ رخ میدهد، نقطهعطفی در تاریخ خطوط زمانی است. این مبارزه نشان میدهد که حتی با قدرتمندترین دشمنان، قدرت عشق، تلاش برای عدالت، و وفاداری به ارزشهای انسانی میتواند برنده باشد.
هویک تایتان که در صحنه نهایی ظاهر میشود، شاید نمایندهای از نیروهای تاریک باشد که همچنان به دنبال نابودی و تحکیم قدرت خود هستند. اما اوضاع وقتی که او وعده میدهد که مبارزه بعدی طولانیتر خواهد بود، نشان میدهد که این نبردها هنوز پایان نیافتهاند و داستان هنوز ادامه دارد.
این داستان به خواننده نشان میدهد که گاهی برای دستیابی به عدالت و صلح، باید با دشمنان خود مبارزه کرده و قیام کرده، حتی اگر این مبارزه طولانی و پرشور باشد.