فرنچایز Prince of Persia از جایگاه ویژه‌ای در دل گیمرها سراسر جهان برخوردار است. این سری بازی که ابتدا در سال ۱۹۸۹ میلادی منتشر شد، یکی از مهم‌ترین و جدانشدنی‌ترین بخش‌های تاریخ بازی‌ها را شکل داده است. تا به امروز، این سری بر روی بیش از ۳۵ پلتفرم مختلف عرضه شده است. میراثی که Prince of Persia به جامعه گیمری به‌جا گذاشته است، به عنوان منبع الهام بسیاری از فرنچایزهای بزرگ دیگر در دنیای بازی‌ها عمل کرده است. حتی اثرگذاری آن به حدی بوده که به صنعت سینما نیز وارد شده و فیلم‌های موفقی بر اساس این داستان ساخته شده است.

جردن مکنر، خالق این فرنچایز و یکی از شخصیت‌های برجسته تاریخ بازی‌ها، در سال ۱۹۸۹ با انتشار نسخه اول Prince of Persia، چرخه‌ای جدید را در ژانر اکشن ماجراجویی به راه انداخت. او در آن زمان با استفاده از تکنیک‌های طراحی انیمیشن، حرکات شاهزاده ایرانی را با واقع‌گرایی بالا به تصویر کشید و به این ترتیب باعث انقلابی در صنعت بازی شد.

تا اواسط دوران نسل هفتم کنسول‌ها، شاهزاده ایرانی داستان‌ها و ماجراجویی‌های پرهیجانی را برای هوادارانش به ارمغان می‌آورد. اما در سال ۲۰۱۳، این شخصیت به طور موقت با خوابی طولانی می‌رود، تا هوادارانش با یادگارهای شیرین گذشته‌اش محکم به خاطره‌های خوب بپردازند. اگرچه این غیاب موقت است، اما تأثیراتی که شاهزاده ایرانی بر صنعت بازی‌ها داشته، همچنان زنده است و در بازی‌هایی مانند Tomb Raider و Assassins Creed به شکلی یا دیگر به حیات خود ادامه داده است.

نزدیک شدن به تاریخ عرضه Prince of Persia: The Lost Crown و بیداری شاهزاده ایرانی از خواب یازده ساله، فرصتی جذاب است تا در زمان سفر کرده و بهترین عناوین ارائه شده در این فرنچایز محبوب را مورد بررسی قرار دهیم.

10. Prince of Persia 3D

در دهه‌ی ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰، بازی Prince of Persia 3D برای پلتفرم‌های کامپیوتر و دریمکست عرضه شد و بدین ترتیب، برای اولین بار فرنچایز Prince of Persia وارد دنیای سه‌بعدی شد. در دورانی که بسیاری از فرنچایزها در انتقال از دو بعدی به سه بعدی با مشکلاتی مواجه شده بودند، این گام به سه بعدی بودن شاهزاده ایرانی، به عنوان یک اقدام جسور و پرخطر شناخته می‌شد که شجاعت و توانمندی بالایی می‌طلبید. اما این پرش بلندپروازانه موفقیت بسیاری نداشت و علی‌رغم برخی نقاط قوت مانند گرافیک، انیمیشن و موسیقی، بازی Prince of Persia 3D در رقابت با عناوین دیگر اکشن ماجراجویی سه‌بعدی به خوبی موفقیت‌آمیز نبود. کنترل سخت و دوربین عجیب و غریب بازی، اجازه نمی‌داد تا اکشن و پازل‌های جذاب آن به خوبی به نمایش درآیند.

Prince of Persia 3D به عنوان یکی از ضعیف‌ترین عناوین در فرنچایز Prince of Persia شناخته می‌شود و موجب شد طرفداران این مجموعه (و حتی خود جردن مکنر) از آن دوری کنند. با این‌حال، پرش جسورانه به دنیای سه‌بعدی و آزمایش مکانیک‌هایی که در بازی‌های بعدی این فرنچایز استفاده شدند، همچنان قابل تحسین است.

9. Prince of Persia: The Fallen King

در سال ۲۰۰۸، همزمان با عرضه نسخه جدید Prince of Persia بر روی کنسول‌های نسل هفتمی مانند PlayStation 3، Xbox 360 و کامپیوتر، یک اسپین آف با نام Prince of Persia: The Fallen King برای کنسول دستی محبوب Nintendo DS نیز منتشر شد. برخلاف سایر عناوین این فرنچایز که شخصیت اصلی داشتند، در این بازی دو شخصیت اصلی به نام‌های شاهزاده و زال وجود داشت. حضور زال با قابلیت‌های جادویی‌اش، می‌توانست نقطه قوت هیجان‌انگیزی باشد که به گیم‌پلی این بازی عمق می‌بخشد. اما متاسفانه، این جنبه‌ها به طور کامل مورد توجه قرار نگرفت.

کنترل عجیب بازی Prince of Persia: The Fallen King از جمله نقاطی بود که بسیاری از بازیکنان درباره بد بودن آن هم‌نظر بودند. کنترل در این بازی با استفاده از مداد Stylus نینتندو انجام می‌شد، که ممکن بود باعث ایجاد مشکلاتی شود. برای مثال، برای راهنمایی شاهزاده به سمت دیوار برای صعود، باید با مداد Stylus به دیوار زد. اکشن بازی همچنین با استفاده از این مداد انجام می‌شد که مشکلاتی را برای کنترل بازی ایجاد می‌کرد. برخی از این مشکلات ناشی از تمایل سازندگان به استفاده از این مدل کنترل بود که امکان تغییر به مدل سنتی‌تر را نمی‌داد و این مشکل را برای بازیکنان عمیق‌تر می‌کرد.

با این‌حال، اگرچه کنترل بازی ممکن بود مزاحم باشد، اما اگر به ادامه بازی پافشاری می‌کردیم، این مشکلات نمی‌توانستند از لذت بردن از عناصر جذاب این عنوان، از جمله داستان و شخصیت‌پردازی آن، جلوگیری کنند. حضور شاهزاده ایرانی و زال روی کنسول دستی DS، به رغم تمامی نقدها و ضعف‌های آن، هرچند در مقایسه با سایر بازی‌های Prince of Persia به چشم نیاید، اما همچنان تجربه‌ای شایسته بود.

8. Prince of Persia: The Forgotten Sands

در سال ۲۰۰۸، همزمان با عرضه نسخه جدید Prince of Persia بر روی کنسول‌های نسل هفتمی مانند PlayStation 3، Xbox 360 و کامپیوتر، یک اسپین آف با نام Prince of Persia: The Fallen King برای کنسول دستی محبوب Nintendo DS نیز منتشر شد. برخلاف سایر عناوین این فرنچایز که شخصیت اصلی داشتند، در این بازی دو شخصیت اصلی به نام‌های شاهزاده و زال وجود داشت. حضور زال با قابلیت‌های جادویی‌اش، می‌توانست نقطه قوت هیجان‌انگیزی باشد که به گیم‌پلی این بازی عمق می‌بخشد. اما متاسفانه، این جنبه‌ها به طور کامل مورد توجه قرار نگرفت.

کنترل عجیب بازی Prince of Persia: The Fallen King از جمله نقاطی بود که بسیاری از بازیکنان درباره بد بودن آن هم‌نظر بودند. کنترل در این بازی با استفاده از مداد Stylus نینتندو انجام می‌شد، که ممکن بود باعث ایجاد مشکلاتی شود. برای مثال، برای راهنمایی شاهزاده به سمت دیوار برای صعود، باید با مداد Stylus به دیوار زد. اکشن بازی همچنین با استفاده از این مداد انجام می‌شد که مشکلاتی را برای کنترل بازی ایجاد می‌کرد. برخی از این مشکلات ناشی از تمایل سازندگان به استفاده از این مدل کنترل بود که امکان تغییر به مدل سنتی‌تر را نمی‌داد و این مشکل را برای بازیکنان عمیق‌تر می‌کرد.

با این‌حال، اگرچه کنترل بازی ممکن بود مزاحم باشد، اما اگر به ادامه بازی پافشاری می‌کردیم، این مشکلات نمی‌توانستند از لذت بردن از عناصر جذاب این عنوان، از جمله داستان و شخصیت‌پردازی آن، جلوگیری کنند. حضور شاهزاده ایرانی و زال روی کنسول دستی DS، به رغم تمامی نقدها و ضعف‌های آن، هرچند در مقایسه با سایر بازی‌های Prince of Persia به چشم نیاید، اما همچنان تجربه‌ای شایسته بود.

7. Prince of Persia Classic

اگر دیگی جوشان را مقابل خود قرار دهیم و سپس نسخه اول بازی شاهزاده ایرانی را به همراه Prince of Persia: The Sands of Time به درون آن بریزیم، بازی Prince of Persia Classic را تحویل می‌گیریم. در سال ۲۰۰۷، کمپانی Gameloft توانست با ترکیب گیم‌پلی اولین عنوان از فرنچایز Prince of Persia که در سال ۱۹۸۹ عرضه شده بود با گرافیکی مشابه بازی Prince of Persia: The Sands of Time، نسخه‌ای لذت‌بخش از این فرنچایز را به دست دوستداران آن ارائه دهد.

تجربه گیم‌پلی نسخه ۱۹۸۹ با کنترل و گرافیک به‌روزشده، فرصت سفر در تاریخ و بازگشت به جایی که همه چیز آغاز شده را به بازیکنان می‌دهد. سازندگان نسخه کلاسیک حتی مکانیک‌هایی نظیر پشتک و غلت زدن را نیز در بازی گنجانده‌اند تا تجربه گیم‌پلی نسخه ۱۹۸۹، امروزی‌تر شود.

اما تلاش سازندگان، باعث ایجاد تشنگی در بازیکنان برای تجربه بیشتر می‌شود. چیزی که Prince of Persia Classic از عرضه آن عاجز بود. این اثر، از گیم‌پلی کوتاه و عدم تکرارپذیری رنج می‌برد. این نقص، سبب می‌شود تا با وجود تمامی جذابیت‌های‌اش، Prince of Persia Classic به عنوان یک بازی موبایلی ساده که می‌توان در یک بعد از ظهر کوتاه تمامش کرد، باقی بماند. با این‌حال، این بازی می‌تواند نیاز دوستداران سری بازی‌های Prince of Persia برای تجربه نقطه شروع این فرنچایز با گرافیکی امروزی را برآورده کند.

Prince of Persia: The Two Thrones به عنوان ششمین عنوان از سری بازی‌های Prince of Persia و آخرین قسمت از سه‌گانه شن‌های زمان، توسط یوبی‌سافت در سال ۲۰۰۵ بر روی کامپیوتر و کنسول‌های نسل ششمی عرضه شد. این بازی به منظور به پایان رساندن سفر جذاب شاهزاده ایرانی که در Sands of Time آغاز شده و در Warrior Within ادامه یافته بود، طراحی شد.

در The Two Thrones، گیم‌پلی جذاب دو نسخه قبلی با ارائه مکانیک‌های جدید تداوم یافت. همانند دو نسخه قبلی، داستانی جذاب و ماجرایی با کنش‌هایی تا آخرین لحظات بازیکن را مشغول خواهد کرد. ورود شخصیت شاهزاده تاریک به داستان و شخصیت‌پردازی آن، به طور قابل توجهی تاثیرگذار بوده و حتی بر روی عناصر گیم‌پلی نیز اثر مثبتی داشته است.

تمامی جزئیات در این آخرین سفر شاهزاده در سه‌گانه شن‌های زمان، بسیار شگفت‌انگیز بودند. داستانی جذاب با شخصیت‌های دوست‌داشتنی، گیم‌پلی روان که مکانیک‌های دو نسخه قبلی را به کمال رسانده بود و موسیقی جذابی که همچون تزیین خوشمزه‌ای همه چیز را تکمیل کرده بود. این تکامل و پیشرفت مداوم سازندگان در هر اثر و رسیدن به کمال در نهایت نسخه آخر، یکی از ویژگی‌هایی بود که این بازی را بسیار ارزشمند می‌کرد. بدون شک، طرفداران سری بازی‌های Prince of Persia، به خصوص دوست‌داران خط داستانی شن‌های زمان، از این سه‌گانه که از سال ۲۰۰۳ دنبال کردند، پشیمان نشدند.

Prince of Persia 2: The Shadow and the Flame، دومین قسمت از سه‌گانه اول شاهزاده ایرانی بود که جردن مکنر، نقش مهمی در توسعه آن داشت. این بازی در سال 1990 میلادی منتشر شد و با وجود عرضه کمتر نسخه‌هایی نسبت به نسخه اول، موفقیت بیشتری کسب کرد و شاهزاده ایرانی را به عنوان یک فرنچایز سود‌آور و پرطرفدار بیشتر به تصویر کشید.

در Prince of Persia 2، تمرکز بر مکانیک‌های معرفی شده در نسخه اول و گسترش آن‌ها بود. بازی شامل محیط‌های بازتر و با جزئیات بیشتری بود و تمرکز بیشتری روی نبردها قرار گرفت. مبارزه با دشمنان در پشت‌بام‌های زیبا و متنوع، جزء لحظاتی بود که در حافظه طرفداران قدیمی سری Prince of Persia به یادگار مانده است.

همچنین، زمان مورد نیاز برای تکمیل بازی افزایش یافت و با پایان جان شاهزاده، بازی دیگر از ابتدا شروع نمی‌شد. این تغییرات باعث شدند که بازی به گسترش و جذاب‌تر شدن بیشتری برای بازیکنان بپردازد و باعث جلب علاقه بیشتری شود. این تحول مثبت، شاهزاده ایرانی را در عرصه بازی‌ها بیشتر شناخته شود و نام او را در صنعت بازی‌ها به ارزشمندترین حد ممکن برساند.

4. Prince of Persia (2008)

در سال 2008، با عرضه بازی Prince of Persia، سری بازی‌های Prince of Persia به دنیایی جدید و متفاوت وارد شد. این بازی به همراه شاهزاده ایرانی، الیکا نام فردی را معرفی کرد که کنترل ذهنی شاهزاده را بر عهده داشت. با اینکه فضای این بازی از جانب هنری و داستانی با سه‌گانه شن‌های زمان متفاوت بود و به جایی به دور از واقع‌گرایی بیشتر متمایل بود، اما اصول گیم‌پلی سری Prince of Persia را حفظ کرد.

بازی Prince of Persia 2008 با ارائه حل پازل‌های پلتفرمر و نبردهای روان و سریع، به طور کلی به سلسله‌مراتبی که از سری بازی‌های قبلی ساخته شده بود، وفادار بود. این بازی با تعادلی مناسب بین عناصر مختلف، توانست تا حدی از تنوع و جذابیت گیم‌پلی برخوردار باشد.

اما انتقادهایی هم از این بازی مطرح شد که برخی از طرفداران اکشن‌های ماجراجویی را ناراضی کرد. به طور خاص، برخی از بازیکنان انتقاد کردند که برخی از نبردها بیش از حد آسان بودند و حوصله‌سربری را تجربه می‌کردند.

با این وجود، نگاه متفاوت یوبی‌سافت به شاهزاده ایرانی در این بازی، باعث شد که فرشته‌ای تازه به سلسله Prince of Persia وارد شود. به طور کلی، بازی Prince of Persia 2008 با روحیه و احساسات متفاوت خود، یک تجربه جذاب و نوآورانه را به طرفداران فراهم کرد.

3. Prince of Persia: Warrior Within

Prince of Persia: Warrior Within به عنوان دومین نسخه از سه‌گانه شن‌های زمان در سال 2004 میلادی منتشر شد و فضای تاریک‌تری نسبت به Sands of Time داشت. این بازی با تغییر فضا و محیط، به یک تجربه جدید و جذاب تبدیل شد.

یکی از تغییرات قابل مشاهده در Warrior Within، جدی‌تر شدن فضای بازی بود. از موسیقی سنگین با تاکید بر گیتار الکتریک تا طراحی دشمنان و محیط‌های بازی، همه به فضای تاریک‌تر و جدی‌تری می‌پیوندید. اما این تغییرات به نبردهای پیچیده و جذابی که بازی ارائه می‌داد، زیانی نرساند؛ بلکه با نبردهای متنوع و عمیق‌تر، Warrior Within به یکی از بهترین سیستم‌های نبرد در سری Prince of Persia تبدیل شد.

حرکات متنوع و دیدنی شاهزاده ایرانی با شمشیرهای‌اش، استفاده از محیط برای حمله به دشمنان و حتی استفاده از سلاح دشمنان علیه خودشان، از جمله ویژگی‌هایی بودند که نبردهای Warrior Within را به یک تجربه فوق‌العاده تبدیل کردند. موسیقی همچنین به خوبی با نبردهای سریع‌اش هماهنگی داشت و لحظاتی که شاهزاده با شمشیر میان دشمنان حرکت می‌کرد، همراه با نوای گیتار الکتریک استوارت چتوود، یکی از لحظات درخشان در تاریخ فرنچایز Prince of Persia بود.

2. Prince of Persia (1989)

در سال 1989 میلادی، جردن مکنر دومین بازی عمر خود را با نام Prince of Persia عرضه کرد و به‌طور قابل توجهی صنعت بازی‌سازی را تحت تأثیر قرار داد. او برای طراحی حرکات شخصیت‌های بازی از تکنیک روتوسکوپی، که در انیمیشن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد، استفاده کرد. برای این کار، او از حرکات آکروباتیک برادر خود الهام گرفت و سپس سایه‌ حرکات برادرش را فریم به فریم کپی کرد. همچنین، انیمیشن‌های شمشیر زنی را با استفاده از صحنه‌های نبرد فیلم “The Adventures of Robin Hood” (1938) طراحی کرد.

Prince of Persia برای بازیکنان جدید، یک چالش سخت بود؛ هر خطایی می‌توانست منجر به مرگ و شروع مجدد بازی شود. اما تجربه پرش از روی تله‌ها و شمشیر زنی با انیمیشن‌های جذاب، بازی را برای آنها جذاب کرد و آنها را به چالش متوسط ساخت.

Prince of Persia یک بنیان برای یکی از بزرگ‌ترین فرنچایزهای تاریخ بازی‌سازی قرار داد. اگر موزه‌ای از بازی‌ها را تصور کنیم، قطعا نخستین نسخه از Prince of Persia به عنوان یکی از برجسته‌ترین آثار در این موزه قرار خواهد گرفت.

1. Prince of Persia: The Sands of Time

Prince of Persia: The Sands of Time را می‌توان به عنوان یکی از بهترین نسخه‌های فرنچایز Prince of Persia دانست که تاکنون ساخته شده است. این بازی در سال 2003 میلادی منتشر شد و به دلیل جذابیت داستان، شخصیت‌های جذاب، مکانیک‌های بازی ابتکاری و نبردهای روان، توانست بسیاری را به خود جلب کند.

در شن‌های زمان، جردن مکنر و تیم توسعه‌دهنده از تجربه‌های گذشته‌شان استفاده کرده و مشکلاتی نظیر دوربین را حل کرده‌اند. داستان جذاب با شخصیت‌هایی قابل به‌یادماندن و صداگذاری حرفه‌ای، به‌همراه حرکات آزادانه در میدان نبرد و حل پازل‌های پلتفرمر، بازی را برای گیمرها جذاب کرده بود.

شن‌های زمان به عنوان دومین نسخه سه‌بعدی فرنچایز Prince of Persia شناخته می‌شد و به عنوان ستون اصلی این فرنچایز محسوب می‌شد. آنچه این بازی ارائه کرد، به‌عنوان پایه‌های فرنچایز Prince of Persia محسوب شد و تأثیرات آن بر سری بازی‌های بعدی همچون ادامه داستان و توسعه‌ی آن‌ها قابل مشاهده بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *